سلامت به پیامدهای عوامل خطر متعددی مرتبط است که بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی تأثیر می گذارد. با این حال، تحقیقات کمی در مورد اینکه چگونه رفتارهای مرتبط با سبک زندگی بر سلامت روان تأثیر می گذارد، وجود دارد. یک مطالعه جدید بررسی می کند که چگونه چنین رفتارهایی در سن 20 سالگی بر شیوع افسردگی، اضطراب و استرس بین 22 تا 27 سالگی تأثیر می گذارد.
مطالعه: مطالعه طولی رفتارهای سبک زندگی در بزرگسالی در حال ظهور و خطر علائم افسردگی، اضطراب و استرس. اعتبار تصویر: Prostock-studio / Shutterstock
معرفی
تقریباً از هر سه نفری که امروزه زنده هستند، یک نفر دارای نوعی اختلال روانی است که این بیماری را به مهمترین گروه بیماری تبدیل میکند. حتی بدتر از آن، گزارش شده است که هر سال از هر پنج نفر یک نفر از یک اختلال روانی رنج می برد.
اختلالات روانی رایج (اضطراب و افسردگی) در مقایسه با سایرین به افزایش سال های زندگی با ناتوانی (DALYs) کمک می کند. به دلیل نرخ بالای تشخیص از دست رفته، مراقبتهای بهداشتی غیرقابل دسترس و علائمی که آستانه تشخیص بالینی را ایجاد نمیکنند، بسیار بیشتر از آنچه در گزارشهای جهانی دیده میشود از این موارد رنج میبرند. اینها هزینه های بالایی را از نظر دارو، سلامت ضعیف و بهره وری از دست می دهند.
عوامل سبک زندگی مانند رژیم غذایی، فعالیت بدنی، سیگار کشیدن، عادات خواب، و استفاده از الکل یا مواد مخدر در کمک به بیماری روانی مهم هستند زیرا در بسیاری از موارد قابل تغییر هستند. علاوه بر این، آنها در کنار هم قرار می گیرند، بنابراین عوامل متعددی احتمالاً در افراد مشابه وجود دارد. این بدان معنی است که آنها چندین رفتار خطر سلامت همزمان دارند که الگوهای قابل تشخیصی را با اثرات هم افزایی بر پیامدهای نامطلوب سلامتی تشکیل می دهند.
تحقیقات قبلی عمدتاً بر روی عوامل منفرد در جمعیتهای منتخب یا ارتباط عوامل خطر خوشهای با پیامدهای سلامت جسمانی متمرکز بوده است. محققان در این مطالعه، منتشر شده در مجله اختلالات عاطفی، به عوامل خوشهای سبک زندگی در دوران بزرگسالی نگاه کرد و طبقات نهفته رفتار سبک زندگی را شناسایی کرد.
از 20 تا 29 سالگی، این دوره زمان ظهور بزرگسالی است و نشان داده شده است که به طور خاص در برابر اختلالات روانی رایج و رفتارهای پرخطر آسیب پذیر است. این می تواند به دلیل تغییرات سریع و مکرر یا مکرر باشد که در این دوره در بسیاری از جوامع به اصطلاح توسعه یافته رخ می دهد، زیرا جوانان خانه را ترک می کنند، ازدواج می کنند، خانه می خرند، کار تمام وقت می گیرند، وابستگی مالی (غیر) را کشف می کنند. شروع به پرداخت وام های بزرگ می کنند و مجبورند اغلب بدون راهنمایی یا حمایت مناسب یا کافی از طرف خانواده، دوستان یا جامعه، انتخاب های خود را انجام دهند.
انتخابهای سبک زندگی ضعیف، چه رژیم غذایی، ورزش، سیگار کشیدن یا مواد مخدر، که در این زمان به وجود میآیند، اغلب به بزرگسالی بعدی منتقل میشوند و به سلامت ضعیف کمک میکنند. این انگیزه مطالعه حاضر، بررسی شیوع علائم افسردگی، اضطراب و استرس در ارتباط با عوامل خطر مرتبط مانند سبک زندگی کم تحرک، کیفیت رژیم غذایی، سیگار کشیدن و استفاده از الکل، حشیش و سایر مواد مخدر است که در مراحل اولیه فعالیت می کنند. زندگی بزرگسالان، در بزرگسالان در حال ظهور در دو مقطع زمانی، یعنی در سن 22 و 27 سالگی.
این داده ها از مطالعه کوهورت بارداری استرالیای غربی (Raine) بدست آمده است که افراد را از دوران بارداری تا بزرگسالی تحت پوشش قرار می دهد. حدود 600 نفر در مطالعه حاضر وارد شدند، با دادههای نتیجه برای 415-458 نفر بسته به متغیر خاص در دسترس بود.
بیش از 81 درصد در مشاغل دستمزدی بودند، فعالیت بدنی داشتند، سیگار نمیکشیدند، کم الکل مینوشیدند یا اصلاً مصرف نمیکردند و مواد مخدر مصرف نمیکردند. با این حال، کیفیت رژیم غذایی بسیار ضعیف بود. شیوع علائم اختلال روانی رایج در حد انتظار بود.
مطالعه چه چیزی را نشان داد؟
نتایج نشان میدهد که آزمودنیها را میتوان بر اساس سبک زندگی به سه نوع دستهبندی کرد. کلاس 1 دو سوم از گروه را تشکیل می داد که عمدتاً از سبک زندگی سالم پیروی می کردند.
کلاس 2 تقریباً یک پنجم را شامل می شود که 85% آنها زن و 45% در عادات خود بی تحرک بودند. باز هم، 42 درصد مصرف کننده مکرر حشیش و 11 درصد دیگر مصرف کنندگان مواد مخدر بودند. در این گروه 37 درصد سیگاری بودند که 17 درصد مشروبات الکلی زیاد و 28 درصد مصرف کنندگان متوسط الکل بودند.
کلاس 3 که یک هفتم گروه را تشکیل می دهد، 99٪ مرد بودند که 100٪ از نظر بدنی فعال بودند اما ضعیف ترین عادات غذایی را داشتند. این شرکت کنندگان شیوع بالایی از مصرف الکل را نشان دادند، به طوری که یک چهارم آنها متوسط و 40٪ مصرف کنندگان شدید الکل بودند. مصرف منظم مواد نیز رایج بود (حدود 40 درصد مصرف حشیش و 23 درصد سایر مواد مخدر) و بیش از یک پنجم سیگاری بودند.
این تفاوت ها می تواند مربوط به رشد کندتر کنترل تکانه در مردان این سن در مقایسه با زنان و فشار همسالان به دلیل رفتار پرخطر در میان شرکت کنندگان ورزشی باشد.
افراد کلاس 1 تقریباً همگی غیرسیگاری بودند، 83٪ مشروبات الکلی نمینوشیدند یا به آرامی مشروب مینوشیدند و 70٪ نیز مصرف کننده مواد مخدر نبودند. حدود 70 درصد از نظر بدنی فعال بودند، اگرچه کیفیت رژیم غذایی به طور کلی ضعیف بود. هر دو مرد و زن تقریبا به یک اندازه نمایندگی داشتند.
پس از جبران عوامل مخدوش کننده، کلاس 2 بیشترین خطر را برای علائم افسردگی، اضطراب و استرس در 22 سالگی و در 27 سالگی برای اضطراب و استرس نشان داد. افراد این گروه تقریباً سه برابر احتمال گزارش علائم افسردگی و اضطراب متوسط تا شدید و چهار برابر علائم استرس متوسط تا شدید نسبت به کلاس 1 در 22 سالگی داشتند.
در 27 سالگی، شرکت کنندگان کلاس 2 افزایش خطر مشابهی را برای اضطراب و استرس نسبت به کلاس 1 نشان دادند. کلاس 3 نتوانست چنین ارتباطی را نشان دهد، شاید به دلیل تعداد کم شرکت کنندگان باشد، اما احتمالاً به این دلیل که مردان تمایل به گزارش علائم سلامت روان ندارند. و برای نشان دادن علائم مختلف از دست رفته توسط اقدامات ارزیابی مرسوم.
چه پیامدهایی دارد؟
در این مطالعه آینده نگر، تفاوت در علائم سلامت روان در ارتباط با رفتارهای سبک زندگی در بزرگسالان جوان شناسایی شد. تجزیه و تحلیل شیوع بالای رفتارهای مخاطره آمیز سلامتی این گروه از جمله مصرف الکل و مواد مخدر را تایید کرد. نتایج نشان می دهد که “اکثر بزرگسالان نوظهور استرالیایی حداقل در یک یا چند رفتار سبک زندگی ناسالم درگیر هستند“
این می تواند از مداخله بالقوه در این جمعیت برای جلوگیری از این نوع بیماری های روانی حمایت کند. با توجه به اینکه الگوهای رفتاری سالم و ناسالم در یک گروه وجود دارند، به نظر می رسد مداخله جهانی لازم باشد. به نظر می رسد کیفیت رژیم غذایی ضعیف به طور جهانی در میان بزرگسالان در حال ظهور وجود دارد.
“در مجموع، یافتهها از وقوع معنیدار رفتارهای مخاطرهآمیز سبک زندگی در بزرگسالی در حال ظهور حمایت میکنند و نیاز به دور شدن از تمرکز بر رفتارهای سبک زندگی خاص به سمت رویکردی یکپارچهتر را نشان میدهند.تشویق مهارتها و شیوههای فرزندپروری بهتر برای ایجاد توانایی بیشتر برای تفکر بالغ و تصمیمگیری عاقلانه در مورد مسائل مهم زندگی میتواند مداخلهای بالقوه تغییردهنده بازی باشد، همانطور که بزرگسالان در حال ظهور هستند.درگیر کردن جمعیت بسیار سخت است“