رژیم غذایی، متابولیت های میکروبی و سطوح سیتوکین با علائم افسردگی و اضطراب در افراد چاق مرتبط است.


در مطالعه اخیر منتشر شده در مجله آمریکایی تغذیه بالینیمحققان ارتباط بین رژیم غذایی، متابولیت های مشتق شده از میکروب، مانند اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه مدفوع (SCFAs)، و سطوح سیتوکین التهابی سرولوژیکی با اضطراب و افسردگی را در افراد بزرگسال مبتلا به افسردگی و چاقی تعیین کردند.

مطالعه: ارتباط بین اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه مدفوع، سیتوکین های التهابی پلاسما و نشانگرهای رژیم غذایی با افسردگی و اضطراب: تجزیه و تحلیل پس از انجام کارآزمایی آزمایشی ENGAGE-2.  اعتبار تصویر: آفریقای جدید / Shutterstock.com

مطالعه: ارتباط بین اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه مدفوع، سیتوکین های التهابی پلاسما، و نشانگرهای رژیم غذایی با افسردگی و اضطراب: تجزیه و تحلیل پس از انجام کارآزمایی آزمایشی ENGAGE-2. اعتبار تصویر: آفریقای جدید / Shutterstock.com

سلامت روان و میکروبیوم روده

چندین مطالعه نشان داده اند که محور میکروبیوتا روده-مغز (MGBA) ارتباط مکانیکی اساسی بین تغذیه و رفاه ذهنی دارد. با این حال، اثرات اصلاح کننده های MGBA، مانند متابولیت های مشتق از میکروب روده و التهاب، در میان افراد چاق و افسرده به خوبی مشخص نشده است.

کارآزمایی ENGAGE-2 با هدف روشن کردن مسیرهای MGBA افسردگی و چاقی همراه بود. یافته‌های کارآزمایی بینش‌های مهمی در مورد تأثیر درمان بر علائم اضطراب و افسردگی ارائه می‌دهند، اما نه بر شاخص توده بدنی (BMI) پس از شش ماه.

در مورد مطالعه

محققان از نمونه‌های سرولوژیکی و مدفوع به‌دست‌آمده از شرکت‌کنندگان در کارآزمایی ENGAGE-2 برای کشف مبنای مکانیکی تغییرات رفتاری مرتبط با رژیم غذایی، MGBA و علائم اضطراب و افسردگی استفاده کردند.

این مطالعه بررسی کرد که آیا تغییرات در SCFA های مشتق شده از مدفوع و سطوح سیتوکین های پیش التهابی سرولوژیکی در دو ماه با تغییرات در علائم اضطراب و افسردگی در دو ماه و شش ماه مرتبط است یا خیر. علاوه بر این، محققان ارزیابی کردند که آیا نشانگرهای تغذیه ای در دو ماهگی با تغییرات SCFA های مشتق شده از مدفوع و سیتوکین های پیش التهابی سرولوژیکی در دو ماهگی و اینکه آیا این بیومارکرها با علائم اضطراب و افسردگی در دو و شش ماهگی مرتبط هستند یا خیر.

تجزیه و تحلیل همبستگی جزئی پیرسون و حداقل مربعات جزئی (PLS) برای تعیین روابط بین تغییرات در SCFA های مشتق شده از مدفوع از جمله اسیدهای بوتیریک، پروپیونیک، ایزووالریک و استیک، سایتوکاین های سرولوژیکی مانند پروتئین واکنشی C (CRP)، اینترلوکین 1RA انجام شد. IL-1RA)، IL-1β، IL-6، و فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α)، و نشانگرهای زیستی تغذیه ای بیش از 14 ماه. تغییرات علامتی در اضطراب و افسردگی بر اساس اختلال اضطراب فراگیر 7.0 مورد (GAD-7) و چک لیست علائم افسردگی 20.0 امتیاز (SCL-20) طی شش ماه ارزیابی شد.

کارآزمایی بالینی ENGAGE-2 بین 1 مارس 2019 و 31 اوت 2020 انجام شد و شامل بزرگسالان از مراکز مراقبت سرپایی بیمارستان دانشگاه ایلینوی و سیستم علوم بهداشتی در شیکاگو بود. اگر افراد افسرده بودند، که به عنوان نمرات پرسشنامه سلامت بیمار-9 (PHQ-9) بیشتر یا مساوی 10.0 و چاق، که به عنوان BMI بیشتر یا مساوی 30 در میان جمعیت عمومی تعریف شده بود، وارد شدند. یا بزرگتر یا مساوی 27.0 برای آسیایی ها.

افراد سایکوتیک یا مبتلایان به اختلالات دوقطبی، دیابت، بیماری های قلبی عروقی، بارداری و موارد منع مصرف تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) از تجزیه و تحلیل حذف شدند.

هفتاد و یک نفر درمان یکپارچه برای خلق و خو و وزن بهتر نسخه 2 (I-CARE2) را دریافت کردند، در حالی که 35 نفر مراقبت منظم دریافت کردند. نمونه‌های مدفوع و نمونه‌های سرولوژیکی به ترتیب با کروماتوگرافی مایع-طیف‌سنجی جرمی (LC-MS/MS) و سنجش ایمونوسوربنت متصل به آنزیم (ELISA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

دریافت تغذیه بر اساس یادآوری 24 ساعته رژیم غذایی ثبت شد. کیفیت تغذیه بر اساس شاخص DASH ارزیابی شد.

یافته های مطالعه

در مجموع 34 بزرگسال تجزیه و تحلیل را تکمیل کردند که 68 درصد از آنها زن با میانگین سنی 47 سال بودند.

سطوح تغییر یافته اسید بوتیریک، TNF-α، اسید ایزووالریک، اسید استیک و اسید پروپیونیک با نمرات علائم اضطراب و افسردگی ارتباط مثبت داشت. در مقابل، CRP تغییر یافته و IL-1RA با تغییرات در نمرات GAD-7 و SCL-20 ارتباط منفی داشت.

چهارده بیومارکر تغذیه‌ای شامل مصرف سبزیجات و میوه‌ها، نمرات رویکردهای غذایی برای توقف فشار خون بالا (DASH)، پروتئین حیوانی، کالری، قند افزوده، بتا کریپتوکسانتین، چربی تک غیراشباع، فیبر نوع محلول، اسید اسکوربیک، ویتامین D، گلیسیتین، آلفا کاروتن، جنیستئین و دایدزین برای تجزیه و تحلیل PLS انتخاب شدند. هر یک از این بیومارکرهای تغذیه ای به طور قابل توجهی با علائم اضطراب و افسردگی در دو و شش ماهگی مرتبط بودند.

همبستگی منفی با سطوح اسید بوتیریک تغییر یافته، TNF-α، اسید ایزووالریک، اسید استیک و اسید پروپیونیک در رابطه با 12 نشانگر تغذیه ای از جمله امتیاز DASH، مصرف میوه و سبزیجات، پروتئین حیوانی، چربی تک اشباع، قند افزوده، ویتامین C، مشاهده شد. ویتامین D، بتا کریپتوکسانتین، آلفاکاروتن، دایدزین، جنیستئین و گلیسیتین تا دو ماهگی. در مقایسه، این SCFA ها و بیومارکرهای سرولوژیکی با قند اضافه شده و اسیدهای چرب تک غیراشباع در دو ماه ارتباط مثبت داشتند.

تغییرات در سطوح چربی‌های تک غیراشباع، مصرف میوه‌ها و سبزیجات، گلیسیتین، بتا کریپتوکسانتین و اسید اسکوربیک رابطه منفی داشت. در مقایسه، نمرات DASH، ویتامین D، پروتئین های حیوانی، جنستئین، قند افزوده شده، دایدزین و آلفا کاروتن با سطوح تغییر یافته IL-1RA همبستگی مثبت داشتند.

تغییر نمرات DASH، ویتامین D، فیبر نوع محلول، پروتئین حیوانی، جنستئین، گلیسیتین و سطوح دایدزین در دو ماهگی با تغییر نمرات GAD-7 و SCL-20 در شش ماهگی همبستگی منفی داشت. در مقابل، سطوح تغییر یافته چربی های تک غیراشباع، قند اضافه شده و کالری در دو ماهگی با تغییرات امتیاز GAD-7 و SCL-20 در شش ماهگی همبستگی مثبت داشت. سطح پروتئین های حیوانی و چربی های تک غیراشباع به طور قابل توجهی با نتایج بالینی مرتبط است.

نتیجه گیری

پس از شش ماه، هر دو سطح SCFA مدفوع و TNF-α سرم به طور مثبت با نمرات افسردگی و ارتباط منفی با سطوح IL-1RA پیدا شد. علاوه بر این، چندین بیومارکر تغذیه ای، از جمله مصرف پروتئین حیوانی، نیز با علائم افسردگی در این مقطع زمانی مرتبط است.

روی هم رفته، مطالعه حاضر مزایای بالقوه ترکیب اصلاحات رژیم غذایی و داروهای ضد التهابی را برای درمان همزمان چاقی، اضطراب و افسردگی برجسته می کند. با این حال، تحقیقات بیشتری برای تایید این یافته ها مورد نیاز است.

مرجع مجله:

  • برتون، TCJ، Lv، N.، Tsai، P.، و همکاران (2023). ارتباط بین اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه مدفوع، سیتوکین های التهابی پلاسما، و نشانگرهای رژیم غذایی با افسردگی و اضطراب: تجزیه و تحلیل پس از انجام کارآزمایی آزمایشی ENGAGE-2. مجله آمریکایی تغذیه بالینی. doi:10.1016/ j.ajcnut.2023.01.018